سخت تر از سنگ !!
قلب ،تکه ی سفیدی است .
مثال قلب همچون صفحه سفیدی است که هر گناه یک لکه روی ان ایجاد می کند با افزایش گناه لکه های سیاه زیاد می شوند و سر انجام قلب کدر و تاریک می شود ،به گونه ای که هیچ وعظ و نصیحتی بر آن تأثیر نمی گذارد و چون قلب فاسد شد ،همه ی اعضا فاسد می شوند .پیا مبر(ص) فرموند :”در جسد تکه گوشتی است ،چون فاسد شد تمام بدن فاسد می شود و آن قلب است." و نیز امام حسین (ع) خطاب به لشکر دشمن فرمودند :آنچه که باعث شده شما سخن حق را نپذیرید و قلبتان را تیره کرده پر شدن شکمهایتان از حرام است .در اطرافمان کم نیستند آدم هایی که هرچه حق به آنها گفته می شود در آنها تأثیری ندارد و گاهی خود را به نفهمیدن یل ندیدن می زنند .
علّامه طباطبایی مفسّر بزرگ قرآن این آیه را چنین تفسیر می کنند :
آیه شریفه شدت قساوت قلوب بعضی انسانها را ، این طور بیان كرده : كه (بعضى از سنگها احیاناً مىشكافند ، و نهرها از آنها جارى می شود) ، و میان سنگ سخت ، و آب نرم مقابله انداخته ، چون معمولاً هر چیز سختى را به سنگ تشبیه مىكنند ، هم چنان كه هر چیز نرم و لطیفى را به آب مثل مىزنند . مىفرماید : سنگ با آن صلابتش مىشكافد ، و انهارى از آب نرم از آن بیرون مىآید ، ولى از دلهاى اینان حالتى سازگار با حق بیرون نمی آید ، حالتى كه با سخن حق ، و كمال واقعى ، سازگارباشد.
" وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ " . هبوط سنگها همان سقوط و شكافتن صخرههاى بالاى كوهها است ، كه بعد از پاره شدن تكههاى آن در اثر زلزله ، و یا آب شدن یخهاى زمستانى ، و جریان آب در فصل بهار ، بپائین كوه سقوط مىكند .
و اگر این سقوط را كه مستند به عوامل طبیعى است ، هبوط از ترس خدا خوانده ، بدین جهت است كه همه ی اسباب به سوى خداى مسبب الاسباب منتهى می شود ، و همین كه سنگ دربرابر عوامل خاص متأثّر گشته و از كوه مىغلطد ، همین خود ، پذیرفتن و تأثّر از امر خداى سبحان نیز هست ، چون در حقیقت خدا به او امر كرده كه سقوط كند ، و سنگها هم به طور تكوین ، امر خداى را مىفهمند . هم چنان كه قرآن كریم مىفرماید : " وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ ؛ هیچ موجودى نیست ، مگر آنكه با حمد خدا ، پروردگارش را تسبیح می گوید ، ولى شما تسبیح آنها را نمىفهمید " 1 و نیز فرموده : " كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ ؛همه درعبادت اویند".2
عامل مهمی که باعث تاریکی قلب می شود :
گناه پی در پی:
محمد بن واسع می گوید : گناه پی در پی قلب را می میراند . کسی که بعد از ارتکاب گناه بار دیگر آنرا انجام دهد ، سرانجام چنان می شود که به گناه کردن معتاد شده و ممکن است به جایی برسد که برگشت او غیر ممکن باشد ” كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا یَكْسِبُونَ ؛ نه چنین است بلکه به سبب کارهایشان زنگار بر دلهایشان بسته می شود . ”3 و شاید یکی از دلایلی که فرموده شده یکی از راههای توبه ،توبه ی نصوح است ، و کسی که گناهی را مرتکب شود و دوباره به آن گناه روی آورد خدا را مسخره کرده ، همین باشد که گناه ،قلب انسان را تیره می کند .
کدام گناهان بر دل زنگار می بندند ؟!
ترک کردن قرآن :
تلاوت نکردن و عدم تدبّر در معانی و تفسیر آیات و عمل نکردن به دستورات این کتاب آسمانی باعث غفلت در قلب ها می شود. " أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آیا به آیات ما نمی اندیشند یا مگر بر دلهایشان قفل هایی نهاده شده "4
ربا خواری وبه ناحق مال مردم را خوردن . 5
تعلق قلب به غیر خدا ؛
” وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا ”6
حریص بودن به جمع آوری دنیا و داشتن امید و آرزوهای طولانی ؛
” لَا یَكُونُوا كَالَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ؛ مانند کسانی نباشید که از پیش به آنها کتاب داده شد و(عمر) برآنان به درازا کشید و دلهایشان سخت گردید وبسیاری از آنها فاسق بودند . "7
دربیان قرآن ،یکی از گروهی که مصداق هایی هستند که قلوب و دلهایشان دچار چنین ضایعه ی زنگار گرفتگی شده ، قوم بنی اسرائیل است .
بنی اسرائیل به روایت قرآن:
در قرآن به آداب و اوصاف و اعمال و به طور خلاصه سرگذشت « یهود یا بنی اسرائیل » به نسبت بیش از دیگر اقوام و امتها اشاره شده است . مرحوم علّامه طباطبایی درباه ی علت کثرت اشاره به یهود و بنی اسرائیل در قرآن ، نوشته است : بنی اسرائیل از تمام امتها لجوج تر و کینه توزتر بودند و در برابر حق ، سرکشی بیشتری داشتند ؛ چنانکه کفار عرب که پیغمبر (ص) مبتلا به آنها بود ، نیز چنین اوصافی را دارا بودند.
خصایص و ویژگی های قوم یهود در قرآن:
خصایص و ویژگی های قوم یهود ـ آنچنان که در قرآن کریم اشاره شده ، در ردیف بدترین و زشت ترین رفتار و صفاتی است که ممکن است انسان یا قومی در زندگی دنیایی خویش داشته باشد .
از موارد مبتلا به یهود ، قساوت قلب ،بی رحمی و سنگدلی بود .
بى رحمى و سنگدلى:
خداوند می فرماید :" سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت شد همچون سنگ یا سخت تر. "8
قرآن کریم بنی اسرائیل را به گونه ای معرفی می کند که با هیچ انعطاف و معجزه ای دلهای آنها نرم نشده و به سوی خدا روی نیاورده بلکه هرچه می گذشت و آیات خدا ظهور بیشتر می کرد ، عناد آنها بیشتر می شد.
در روایات عوامل قساوت قلب اعم از ؛کثرت گناه ، کثرت گناه، آرزوها و امیال دست نیافتنى و خیالى ، فراموشى مرگ و حوادث بعد از آن ، سخنان و رفتار لغو و بیهوده ، ترک عبادت و بندگى خدا ، تبعیت از سلاطین و طاغوت ها و ثروت اندوزى ذکر شده ، که قوم بنی اسرائیل به اکثر آنها مبتلا بود .
راه علاج ازکلام بزرگان:
ابن قیم می فرماید : از اسبابی که سینه را تنگ و سبب اعراض خدا می شود تعلق قلب به غیرالله است . هر کسی چیزی را غیرخدا دوست داشته باشد به همان وسیله عذاب می شود . توبه و استغفار از اسبابی هستند که انشراح صدر می آورند و دل را نورانی می کنند ، همچنین تلاوت قرآن و ذکر خدا از عوامل بسیار مهم برای علاج قساوت قلب هستند .
بزرگان یک عامل دیگر بسیار مهم را برای درمان این مرض توصیه می کنند . این نسخه بسیار مجرب است و آن نماز شب و گریه های شبانه است که هر قلب سخت را نرم و خاشع می کند .
در روایتی از امام علی(ع) است که می فرمایند :" با مواعظ حسنه قلبهای شما زنده خواهد شد "9 . خود خداوندنیز برای حیات قلب به ما نسخه ی خوبی داده و فرموده " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یُحْیِیكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ؛ای کسانی که ایمان آورده اید !دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به چیزی می خواند که شما را حیات می بخشد!...10
دعوت انبیاء سبب حیات قلب شما است ؛آنها شما را به حیات نعیم و ابد دعوت می کنند .نمی گذارند مؤمن باطل را حق و حق را باطل بفهمد ،" أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ "11 ، به فرموده ی امام صادق (ع) وقتی مؤمن برای کاری جلو می رود پروردگار عزیز قلبش را در همان عقاید حق مستقر می کند و این علامت شرح صدر است. 12
به امید اینکه با کمک خدای مهربان از تاریکی های قلبمان آزاد شده و به شرح صدر عظیم برسیم .
زهرا اجلال -گروه دین و اندیشه
1- اسراء /44
2-روم /26
3- مطففین /14
4- محمد / 24
5- روم /26
6- مریم /81
7- حدید /16
8- بقره /74
9- نهج البلاغه /نامه ی 31
10- انفال /24
11- همان
12- مجمع البیان /ج4 /ص 820